شهر پارسی

بازاریابی بانکی و بازرگانی ، تاریخ ایران

شهر پارسی

بازاریابی بانکی و بازرگانی ، تاریخ ایران

توصیه‌های مفید برای ایجاد تحولات مثبت در سازمان‌:

کارشناسان علم مدیریت توصیه می نمایند برای احتراز از افت توان مدیریتی، اعتباری و اختصاصی هر سازمان باید با تحلیل مشخص از شرایط حاکم بر هر سازمان از راهکارهای مناسب برای سامان دهی مجدد امور بهره گرفت.

در این راستا راهکارهای زیر را برای نیل به این هدف پیشنهاد می کنند:

 

۱)برنامه قلع و قمع سریع دراکولای افزایش هزینه ها و ایجاد موانع در برابر پیشبرد کارها را اجرا کنید. آغاز سال بهترین زمان تحلیل فرآیندهای کاری هر سازمان است. چیزهایی را که موجب زیان و موجب بهره وری در سازمان می شوند شناسایی کنید و مواردی را که مانع بهترین عملکرد می شوند، حذف نمائید. دراکولاهایی را که پول و منابع را از سطوح عملیاتی سازمان می مکند، قلع وقمع کنید. برای این کار بهتر است از یک مشاور بیرون از سازمان کمک بگیرید. زیرا افراد خارج از سازمان رویکرد متعصبانه ندارند و چشم انداز متفـاوتی از کسب و کار شما ارائه می کنند

 

۲)یک محیط کاری پرجاذبه ایجاد کنید. جاذبه بالا در اولین روز شروع کاری کارمندان جدید آغاز می شود. تلاش زیادی روی برنامه های جهت دهی کارکنان داشته باشید. عامل عمده ای که موجب می شود کارکنان بعد از ۹۰ روز همچنان وظایف خود را بخوبی انجام دهند به نحوه رفتار با آنها در چند روز اول کارشان بستگی دارد. مدیران باید با کارکنان جدید در هفته اول ملاقات نمایند و یک ارزیابی جامع را تقریباً بعد از یک ماه از کار و رفتار سازمانی آنها داشته باشند. نتایج این تحقیق می تواند در تشخیص تفاوت بین آنچه از کارمند انتظار داشته ایم و الزامات وظایف محول شده به آنها، کمک بسیار کند. از همین رو مدیر باید بـه رفع این تفاوت کمک کند و آنچــه را که می تواند موجب خروج زودهنگام کارکنان از سازمان شود، شناسایی کند.

 

۳)مدیران و یا روسای دمدمی مزاج را هرگز به کار نگیرید. واقعیت این است که افراد خوب مدیران بد را ترک می کنند. نتایج یک طرح تحقیقاتـی نشان می دهد که ۳۵درصد از پاســخ دهندگان، علت ترک کار را رئیس خود ذکر کرده اند. کمپانی پیتزا روزا که یک فروشگاه زنجیره ای با ۵۳ شعبه و ۳۰۰ پرسنل است هردو سال یکبار، روسای شعبه های خود را با استفاده از روش شاخص رضایت مشتری و کارکنان از پایین به بالا ارزیابی می کند. پس از پایان ارزیابی، هیئت مدیره جلسه ای را با مدیران جهت بحث و بررسی پیرامون موضوعهایی تشکیل می دهد که روی کارکنان تاثیر می گذارند.

 

۴)یک برنامه قدردانی برای کارمندان مسئولیت پذیر در نظر بگیرید. در یک طرح تحقیقی اکثر پاسخ دهندگان به این پرسش که چه چیزی موجب بیشترین نارضایتی شما در محیط کار می شود، اظهار داشته اند: فقدان قدرشناسی. تنظیم برنامه ای برای ایجاد روحیه قدرشناسی در افراد چندان دشوار نیست. یک برنامه خوب طراحی شده، جو دوستانه ای را ایجاد می کند و موجب می شود که افراد احساس خوبی به خود و کارشان داشته باشند.

 

۵)یک محیط کار پرانگیزه ایجاد کنید. توجه داشته باشید که آنچه شما را بر می انگیزد لزوماً موجب انگیزش دیگران نمی شود. مدیرعامل یک سازمان، می پنداشت که برای کارکنان پاداشهای نقدی بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد، در حالی که داشتن پارکینگ برای کارکنان مهم بود. در آن سازمان مدیران و برخی از کارکنان رده بالا می توانستند اتومبیل خود را درست کنار ساختمان پارک کنند در حالی که بقیه کارکنان از این امکان برخوردار نبودند با کسب این اطلاعات، برنامه ای تنظیم شد که کارکنان هم بتوانند از پارکینگ مدیران استفاده کنند.

 

۶)کارکنان یک سازمان را باید به عنوان یک خانواده در نظر گرفت. اکثرسازمانها تاثیر روابط خانوادگی دوستانـه بر بهره وری و جذب کارکنان را تشخیص نمی دهند.

 

۷)ضرورت آموزش کارکنان را در نظر داشته باشید. سازمانهایی که روی آموزش کارکنان خود سرمایه گذاری می کنند دستاوردهای بیشتری را از مؤسساتی که این کار را انجام نمی دهند، کسب می کنند. در یک مطالعه تحقیقاتی روی ۳۱۰۰ کارگر آمریکایی، توسط مرکز ملی کیفیت آموزشی نیروی کار، مشخص شد که به طور متوسط ۱۰ درصد افزایش روی آموزش کارکنان به افزایش ۶/۸ درصد بهره وری کل منجر گردیده بود. در صورتی که ۱۰ درصد افزایـش هزینه تجهیزات فقط ۴/۳ درصد بهره وری را افزایش داده است.

 

۸)برای نیل به عملکرد بالای سازمان به کارکنان سطوح پایین تا بالای سازمان خود مسئولیت های سازمانی محول کنید. مطالعات نشان داده است که دادن مسئولیت به کلیه کارکنان در سطوح مختلف تاثیر عمده ای بر بهبود بهره وری، اخلاق وانگیزه های آنان خواهد داشت.

 

۹)جمود ذهنی را بشکنید. بسیاری از سازمانها از پدیده ای که شاید بشود آن را جمود ذهنی یا سندرم" ما تا حالا این کار را آن طوری انجام نداده ایم" نامید، رنج می برند. حال اینکه نوآوری و ابداعات رمز موفقیت بسیاری از شرکتهاست. شرکت رابر مید، یکی از نوآورترین شرکتهای دنیاست. این شرکت صدها محصول جدید در سال - تقریباً روزی یک محصول جدید - تولید می کنند و این موضوع نقش زیادی در موفقیت آن شرکت داشته است.

 

۱۰)به تلفن مشتریان پاسخ دهید. در آمریکا برخی مؤسسات استانداردهایشان را پایین آورده و خدمات به مشتریانشان از بعضی جهات تنزل پیدا کرده است. این مؤسسات به طور کورکورانه ای پست صوتی و سیستم های تلفنی اتوماتیک را طراحی و جایگزین کرده اند. دلیل به کارگیری این سیستم ها هم این است که آنها تصورمی کنند این سیستم ها کم هزینه تر از استخدام اشخاص برای پاسخگوئی به تلفن ها است. در حالی که آنها اشتباه می کنند. استفاده از این سیستم ها باعث یک رابطه خشک و غیررسمی بین سازمان و مشتری می گردد، افزون بر این جلوه ای از سردی، بی تفاوتی و بیگانگی است و مشتریان و پولهایشان را به سمت منبع رضایت بخش تری سوق می دهد.

قوانین جهانی موفقیت:

قانون تمرکز:

هر چیزی را که روی آن تمرکز کرده و به آن فکر کنید در زندگی واقعی، شکل گرفته و گسترش پیدا می‌کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که واقعاً طالب آن هستید.

 

قانون عادت:

حداقل ۹۵ درصد از کارهایی که انجام می‌دهیم از روی عادت است. پس می توانیم عادت‌هایی را که موفقیت‌مان را تضمین می‌کنند در خود پرورش دهیم؛ و تا هنگامی که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتیک و غیر ارادی انجام نشود، تمرین و تکرار آگاهانه و مداوم آن را ادامه دهیم.

 

قانون انتخاب:

زندگی ما نتیجه انتخاب‌های ما تا این لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستیم،  

 

 

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

انواع بازاریابی!

 در دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهموم بازاریابی به دانشجویان خود بود.... 

1) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، به این میگن بازاریابی مستقیم

2) شما در یک مهمانی به همراه دوستانتون ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله یکی از دوستاتون میره پیش دختره ، به شما اشاره می کنه و می گه : " اون پسر ثروتمندیه ، باهاش ازدواج کن" ، به این می گن تبلیغات

3) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و شماره تلفنش رو می گیرین ، فردا باهاش تماس می گیرین و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، به این میگن بازاریابی تلفنی

4) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله کراواتتون رو مرتب می کنین و میرین پیشش ، اون رو به یک نوشیدنی دعوت می کنیین ، وقتی کیفش می افته براش از روی زمین بلند می کنین ، در آخر هم براش درب ماشین رو باز می کنین و اون رو به یک سواری کوتاه دعوت می کنین و میگین : " در هر حال ، من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج می کنی؟" ، به این میگن روابط عمومی

5) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین که داره به سمت شما میاد و میگه : "شما پسر ثروتمندی هستی ، با من ازدواج می کنی؟" ، به این می گن شناسایی علامت تجاری شما توسط مشتری

6) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، بلافاصله اون هم یک سیلی جانانه نثار شما می کنه ، به این میگن پس زدگی توسط مشتری

7) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" و اون بلافاصله شما رو به همسرش معرفی می کنه ، به این می گن شکاف بین عرضه و تقاضا

8) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، ولی قبل از این که حرفی بزنین ، شخص دیگه ای پیدا می شه و به دختره میگه : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" به این میگن از بین رفتن سهم توسط رقبا

9) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، ولی قبل از این که بگین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، همسرتون پیداش میشه ، به این میگن منع ورود به بازار

مهم ترین استراتژی های بازاریاب های B2B

برای بازاریابهای B2B، بازاریابی از طریق پست الکترونیک (eMail Marketing) یکی از موفق ترین ابزارها برای ایجاد نتایج بسیار خوب در حداقل زمان ممکن است. این روش نه تنها به شما در جهت رسیدن به مخاطبان هدفمند (Targeted Prospects) با حداقل هزینه کمک می کند، بلکه شما می توانید جهت تماس با میلیونها مشتری بالقوه در ظرف چند دقیقه، از این روش استفاده کنید.

توجه کنید که بازاریابی الکترونیکی باید بخش جدائی ناپذیری از برنامه جامع بازاریابی شما باشد. از آنجاییکه هدف شما، فروش خدمات و محصولات خود به سایر بنگاه های اقتصادی می باشد (B2B)، باید یک استراتژی تهاجمی جهت پیشی گرفتن از رقبای خود، اتخاذ کنید. 

  

 

 

 بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

چرا مدیران به سخنان زیر دستان خود گوش نمی دهند؟

 

1- سابقه طولانی نظام غیر دموکراتیک و سلسله مراتبی :

» آثار و پیامدهای نظام غیر دموکراتیک به آسانی از نهادهای مختلف جامعه از جمله نظام اداری محونمی گردد. ویژگی برجسته این نظام دسته بندی افراد به فرمانده و فرمانپذیر، رئیس و مرئوس یا والی و پیرو و وجه اشتراک این دسته بندی انتقال یک سویه اطلاعات است. در چنین نظامی اغلب مدیران خود را در جایگاه گوینده و تصمیم گیرنده و کارکنان را در جایگاه شنونده و فرمان پذیر می بینند. لذا چنانچه به اقتضای فضای جهانی و الزامات محیطی به کارکنان خویش اجازه سخن گفتن دهند، بیشتر، اصوات و کلمات آنان را می شنوند! و نه تنها قصد و اراده ای قبلی به منظور تکمیل دانش فردی (با گوش سپردن به سخنان کارکنان) وجود ندارد بلکه اساساً چنین حقی از سوی آنان برای کارکنان به رسمیت شناخته نشده است. اندیشه غالب این مدیران چنین است:

«اونا فقط باید کار خودشونو انجام بدن و به مسایل دیگه کاری نداشته باشن!».

 

2- خود شیفتگی:

» مدیران خود شیفته،خود را آگاه ترین،‌ توانمندترین و شایسته ترین،عضو سازمان برای منصب موجود می بینند واز این رو نگرش و تصمیم خود را کامل ترین می پندارند.

» باور به توانمندیهای خویش و خود احترامی خصیصه مثبتی است که به عزت نفس و تلاش در مسیر تعالی می انجامد. اما گاه مجموعه ای از عوامل وراثتی و محیطی زمینه های انحراف این ویژگی در مسیر خود شیفتگی و خود پرستی را فراهم می سازند. در این وضعیت مدیر خود را آگاه ترین،‌ توانمندترین و شایسته ترین، فرد برای منصب موجود می بینند و لذا نگرش، تفکر و تصمیم خود را کامل ترین می پندارد ( روحیه پنهانکاری،‌ ریا و تملق نیز باور یاد شده را در مدیران تقویت می نماید(

این افراد گاه با خروج از نظام سلسله مراتبی و قرار گرفتن در جایگاه عضو تیم نیز همچنان در بند این خود شیفتگی باقی می مانند. پیش فرض مدیرانی که از این دیدگاه به کارکنان خویش می نگرند چنین است

«در هر حال اونا به اندازه من اطلاعات ندارن».

 

3- بدبینی و گریز از واقعیت:

» بسیاری از اوقات مدیران،‌ فرصتی برای اظهار نظر زیردستان خود اختصاص نمی دهند زیرا بر این باورند که کارکنانشان از کار و مسئولیت گریزانند یا بی دلیل از برخی شرایط گلایه دارند. در این مواقع مدیران با خود می گویند:

«بازم می خواد از کار زیاد و رفتار همکاراش گلایه کنه، یا در خواست تسهیلات و مزایای بیشتر داره!»

 

4-  کمبود وقت:

» هنگامی که کاری را در اولویت و در زمرهٔ امور مهم قرار نمی دهیم،‌ فرصتی برای انجام آن نخواهیم داشت. بسیاری از مدیران از آن رو برای گفتگو با کارکنان خویش فرصتی ندارند که اساساً‌ گوش سپردن به سخنان کارکنان را از جمله وظایف ضروری خویش نمی دانند و چه بسا کارکرد آن را در حد یک گپ دوستانه تنزل می بخشند یا گوش دادن به سخنان کارکنان خویش را تنها در حد شنیدن یک گزارش رسمی جایز می دانند. در حالیکه گوش دادن موثر به گفته های کارکنان فرصتی است برای تحکیم ارتباطات دو طرفه، ایجاد انگیزه در کارکنان،‌ آگاهی از طرز تلقی و دانش آنان و گاه پی بردن به نیازهای آموزشی آنان، اشراف بیشتر بر مسائل حیطه مسئولیت مدیر و ....

» مدیرانی که به اهمیت گفتگوی موثر پی نبرده اند با خود چنین می اندیشند :

«باشه برای یه فرصت دیگه، حالا باید به جلسه ... برم، اگه خیلی مهمه، مطالب مورد نظر را برام بنویسید»

 

5-  ناشکیبایی در جایگاه شنونده

» شماری از مدیران که روانشناسان از آنها با عنوان تیپ شخصیتی نوع A یاد میکنند، از ویژگیهای خاصی چون انجام سریع هر کار، احساس عجله مزمن، اجبار به رقابت، گرایش شدید به کسب موفقیت ونتیجه گرایی برخوردارند. مشخصه خاص این افراد که مهارت گوش دادن اثر بخش را در آنها تضعیف می نماید، عبارتند از:

« ناشکیبایی در برابر آهنگ طبیعی رویدادها، سرعت بخشیدن به آخرین واژه های هر جمله و گرایش به تمام کردن جملات دیگر‌ان». به بیان دیگر این مدیران به طور طبیعی شنونده های خوبی نیستند.

» مدیران تیپA معمولا هنگام سخن گفتن کارکنان پیش از آنکه در پی تلاش برای درک موقعیت آنها و تامل در سخنان و فهم بهتر نیازها و انتظارات آنان باشند، به دنبال پاسخگویی هر چه سریعتر به سخنان گوینده هستند. اندیشه غالب این مدیران در هنگام سخن گفتن کارکنان چنین است:

« می دونم، می دونم ، الان بهت میگم»

 

6- انبوه مسائل و فقدان تمرکز:

» بحرانهای داخلی و بیرونی،‌ گرایش بسیار به تمرکز و پرهیز از تفویض اختیار و ... گاه چندان ذهن مدیران را اشغال و فراتر از آن تسخیر می نماید که امکان تمرکز حواس و تامل ارادی بر سایر مسائل از جمله مسائل نیروی انسانی را از آنان سلب می نماید.

» در این وضعیت مدیر اساساً قادر نیست افکار خود را از مشکلات و بحرانهای یاد شده فراغت بخشیده،‌ فعالانه به سخنان دیگران گوش سپارد.

 

7-  ناتوانی کارکنان در تبادل پیام و گفتگوی موثر:

» بسیاری از اوقات بی میلی مدیران به گوش سپردن به کارکنان ناشی از ضعف و ناتوانی کارکنان در ارایه و هدایت یک گفتگوی موثر است. بویژه در شرایطی که مدیران نیز در هدایت و فرجام خواهی گفتگو از مهارت چندانی برخوردار نمی باشند. کارکنان ضعیف در گفتگوی موثر، ممکن است ناخواسته یک یا تعدادی از خطاهای زیر را مرتکب شوند و مدیر را در وضعیت شنونده منفعل یا بیزار از ادامه گفتگو قرار دهند:

ـ انتخاب زمان یا مکان نامناسب برای گفتگو،

ـ آغاز نامناسب یا انتخاب شیوه ای نامناسب برای طرح مساله

ـ هدفمند نبودن گفتگو و شاخه به شاخه پریدن

ـ گرایش بیش از حد به طرح مسائل شخصی یا منفعت اندیشانه

ـ ناتوانی در فهم جایگاه و محدودیتهای مدیر و طرح تقاضاهای غیر معقول

ـ دور شدن از گفتگوی محترمانه، توام با اعتماد متقابل

ـ البته رفتارهای مدیر نیز خود میتواند زمینه ساز بروز خطاهای مذکور از سوی کارکنان باشد.

ـ واکنش مدیر، زمینه ساز گفتگوی موثر

ـ مدیر یکی از پروژه های شرکتی تولیدی در کشور با لحنی که بیانگر نهایت استیصال وی از برقراری ارتباطی موثر با مقام مافوق (مدیر عامل) بود می گفت:

«هر بار که می خواهم وارد دفترش شوم با خود می گویم این بار همه مسایل و مشکلات را دقیق و مستند برایش توضیح می دهم، اما به محض ورود به دفتر، با یک جمله نیشدار و مبهم که با لحنی تحقیر آمیز ادا می شود و حتی با یک نگاه، چنان نظام فکری ام را به هم می ریزد که یا بسیاری از مطالب از پیش تعیین نموده را به کلی از یاد می برم یا به شدت در ضرورت و بویژه منطقی بودن آنها تردید می کنم»

» در این موارد نباید فراموش نمود که شماری ار مدیران بویژه در سطح عالی با مفروضات نادرست وبدبینانه توام با احساس خود شیفتگی مفرط، به شگردهای خاصی متوسل می شوند که به کلی امکان گفتگوی موثر از طرفین سلب می نماید. مثلا شماری از مدیران که معمولا فاصله در ورودی اتاق میز کارشان قابل توجه است، درست در لحظه ورود زیردستان پشت میز خود می ایستند و به یک نامه یا فضای بیرون از اتاق چشم میدوزند در گوشه مقابل در ورودی قدم می زنند، به دقت به نامه های کارتابل خیره می شوند، برقراری یک تماس تلفنی را پیگیری می کنند و...ویژگی مشترک همه این رفتارها نادیده انگاشتن ارادی زیردستان از همان لحظه ورود است.

» شماری از اوقات نیز نادیده انگاشتن ورود فرد با نادیده انگاشتن حضور وی تداوم می یابد. چنان که مدیر با پاسخ های کوتاهی چون ، بله، خیر، چرا؟ شنونده سخنان زیردستان است در حالی که همچنان به امضا، نامه های کارتابل ، یا سایر فعالیت های جانبی مشغول است و فرد مقابل وی در این تردید است که آیا در پی اثبات حضور خویش باشد یا سریعتر از این مهلکه تحقیر کننده بگریزد !؟

تحقیقات بازار را جدی بگیرید

تحقیقات بازار را جدی بگیرید

امروزه تبلیغات به عنوان یکی از شاخص‌ترین وسایل ارتباطی، نقش بسزایی بر شیوهء زندگی، نحوهء خرید و معرفی افراد جامعه دارد، چنان که مخاطبان نه‌تنها در بیداری، ‌حتی در خواب نیز تصویر کالای تبلیغ شده را ترسیم می‌کنند و به صورت ناخودآگاه و هیجانی، تحت تاثیر تبلیغات، اقدام به خرید آن حتی به شیوهء ‌قسطی می‌کنند. در واقع آن‌ها برای همسویی با سایر افراد جامعه، عقب نماندن از قافلهء پیشرفت تکنولوژی و همگام شدن با تکنولوژی روز دنیا مبادرت به خرید کالاهای نوین می‌کنند. بنابراین نقش تبلیغات به عنوان عاملی تاثیرگذار بر نحوهء خرید و مصرف، بر کسی پوشیده نیست، چنان که شرکت‌های تولیدکننده هر ساله هزینه‌های هنگفتی صرف تبلیغ محصولات خود می‌کنند و شرکت‌هایی که بدون توسل به تبلیغات می‌خواهند بازار هدف را نشانه روند از اقبال کافی برای جلب و جذب مشتری و در نهایت فروش و سود برخوردار نخواهند شد. با وجود این نکته حایز اهمیت آن‌که آیا تبلیغ صرف، می‌تواند تولیدکنندگان را در رسیدن به هدف‌های اولیه و ثانویه و شناسایی بازار هدف و رقبا یاری رساند یا خیر؟

 

هدف‌های تبلیغ

آیا تاکنون به هدف‌های تبلیغات خود اندیشیده‌اید؟ آیا هدفتان از تبلیغ صرفا آگاه کردن مردم یا متقاعد کردن آنان برای خرید، یادآوری وجود یک محصول و در نهایت افزایش فروش است؟ کدامیک؟

رسیدن به هر یک از هدف‌های یادشده، مستلزم داشتن برنامهء تبلیغاتی با پنج هدف مشخص، شامل ماموریت، بودجه‌بندی، تصمیم‌گیری در مورد پیام، رسانه و ارزیابی است، چرا که تبلیغات صرف، یکی از عوامل هدایت‌کنندهء مشتری برای دستیابی به هدف‌های مزبور است.

نقش تکمیل‌کننده را در این میان تحقیقات بازار ایفا می‌کند، چیزی که همواره از خاطر شرکت‌ها رخت بربسته و هیچ‌گاه به طور جدی و منسجم به این موضوع توجه نکرده‌اند و گاه انجام آن را به عنوان هزینهء اضافی یا حتی تحمیلی به سازمان و شرکت‌تلقی می‌کنند و همین طرز تلقی موجبات رکود و شکست آن‌ها را در بازار به تدریج رقم خواهد زد. از این رو تحقیقات را می‌توان به عنوان بازوی حمایت شرکت‌ها در نظر گرفت که موجب خواهد شد کم‌تر دستخوش بحران و رکود در کارزار تجارت و رقابت در بازار شوند.

نقش تحقیقات در تبلیغات

تحقیق یکی از بخش‌های مهم تبلیغات است که به برنامهء تبلیغاتی، سمت و سوی مشخص داده و برای شناسایی و دستیابی به نظرات بازار هدف در مورد کالای مورد نظر و کالاهای مشابه آن، درک بهتر از بازار و شناخت نگرش و فرهنگ حاکم بر بازار هدف، ملیت، وضعیت مالی، وضعیت زندگی، جنسیت و سن، شیوهء‌خرید کردن، میزان دسترسی به رسانه‌های مختلف، زمان دسترسی به رسانه‌و اطلاعاتی از این قبیل ضروری است.اهمیت تحقیقات در تبلیغات بیش‌تر از آن سبب مورد توجه است که عدم استفاده از آن، به منزلهء قدم گذاشتن با چشم بسته در کارزار پرخطر رقابت با رقباست.

تحقیق به شما کمک می‌کند تا بازار هدف و رقبا را شناخته و با گام‌های محکم با قدرت ریسک‌پذیری پایین دست به تولید و پخش کالا و خدمات بزنید. بنابراین چنانچه تمایل دارید تبلیغات هدفمند بدون اتلاف وقت و انرژی و هزینه‌های گزاف و با شناخت درست بازار هدف و انتخاب درست و به موقع رسانه داشته باشید، حتما دایر کردن بخش تحقیقات را در شرکت خود بدون فوت وقت مدنظر قرار دهید.

یک آگهی خوب بسازیم

یک آگهی خوب بسازیم

 

بسیاری از آگهی‌ها و صفحات وب موفق با پیروی از فرمول آیدا (AIDA) تهیه و تنظیم می‌شوند،که بر اساس آن آگهی باید

1- توجه بیننده را جلب کند

2- رغبت و کشش ایجاد نماید

3- آرزو یا خواست بیافریند

4- به کنش یا عمل منجر شود

متاسفانه در اغلب موارد طراحان آگهی فقط به بخش اول این فرمول بها می دهند، یعنی می‌کوشند به کمک حروف درشت یا با دوز و کلکهای تصویری توجه بیننده را جلب کنند. بسیاری از وب سایتها هم با گرافیک پر زرق وبرق و نوشته‌ها و تصاویر چشمک‌زن و تند از همین روش پیروی می‌کنند . این کارها مثل آنست که به طرف مشتری برویم، به صورتش زل بزنیم، شانه هایش را دو دستی بگیریم و به شدت تکان دهیم. به اینصورت توجه مشتری را جلب می کنیم، اما باید ازخود بپرسیم از ما خرید هم خواهد کرد؟ پس جلب توجه فقط قسمتی از کار است، نه همه آن!

اکنون خوب گوش کنید تا روش موثرتری را برای تبلیغ به شما معرفی کنم . . . روش درستی که در بیننده رغبت و کشش ایجاد می‌کند و به فروش ختم می‌شود. رمز کار این است‌:

آگهی خود را مثل یک گزارش کوتاه تنظیم کنید. به آن صورت کلیشه ای ندهید. از گرافیک پر زرق و برق، حروف کج و معوج، اشکال عجیب و غریب . . . یا هر چیز دیگری که برای بردن جایزه گرافیک تهیه شده است، دوری کنید!

به بهترین حالت ممکن بیاندیشید.

* واژه آیدا (AIDA) ترکیبی اختصاری، متشکل از حروف اول کلمات انگلیسی Attention, Interest, Desire, Action است .

بهره مندی بیشتر از تبلیغات با بنر

گه گاه در رسانه های مختلف به اظهار نظرهای نادرست و حتی مغرضانه ای برمی خوریم که اثربخشی بنرهای تبلیغاتی را مورد سئوال قرار می دهند!  هر چند تبلیغات از طریق بنر تنها راهکار تبلیغ نیست و این روش هم مزایا و محدودیتهای خاص خود را دارد، ولی تجربه نشان می دهد که استفاده هوشمندانه از بنر بویژه در معرفی نام تجاری (برند) و پیشبرد فروش بسیار موثراست.

بر اساس  آمار سازمان بین المللی تبلیغات( IAB  )،‌ در سال 2000 میلادی، تبلیغات از طریق بنر 47٪ کل تبلیغات آنلاین را تشکیل داده است. بویژه اگر توجه کنیم که رقم کل تبلیغات آنلاین در این سال 2/8 میلیارد دلار بوده، بیشتر به اهمیت این نوع تبلیغات پی می بریم. 

بنابراین تبلیغات از طریق بنر می تواند و می بایست بخشی از استراتژی تبلیغاتی شما باشد، به شرط آنکه به این موارد توجه کنید: تبلیغات اینترنتی

 

الف- برای بنرهای خود پیامهای جذاب و کوتاه تهیه کنید

بنرهای تبلیغاتی با بیلبوردهای خیابانی قابل مقایسه اند.این آگهیها باید نظر بیننده را به مدتی کوتاه جذب کنند. بنرخواه در بالای صفحه باشد، یا در وسط و کناره های آن، باید با چند کلمه یا تصویر مختصر پیام خود را انتقال دهد. این آگهی ها بخصوص در معرفی نام و مارکهای تجاری بسیار موفق عمل می کنند، زیرا نامها یا تصاویر کوتاه  بخوبی در ذهن جای می گیرند. تبلیغ اینترنتی

ب- اطمینان یابید که بنرها مخاطب را به جای درستی هدایت می کنند.

  اگر از بنر برای معرفی سایت خود استفاده می کنید، قابل قبول است که مخاطبان را به صفحه اصلی( home page) سایت بفرستید.  اما بنرهایی که برای پیشبرد فروش و ارائه پیشنهادات خاص طراحی شده اند، ممکن است باهدایت مخاطبان به صفحه اصلی سبب سردرگمی ایشان شوند. در این موارد، بخصوص اگر پیام یا راهنمای تصویری مناسبی برای هدایت این بازدید کنندگان در صفحه اصلی پیش بینی نکرده باشید، احتمالا آنها را از دست خواهید داد.

بنابراین، بجای آنکه مخاطب را به صفحه اصلی سایت بفرستیم، بهتر است او را مستقیما" به صفحه ای که برای پیشبرد فروش طراحی شده ـ و بنر ها را به آن مرتبط ( لینک ) کرده ایم – هدایت نمائیم. در این صفحه باید محصول یا پیشنهاد خود را به صورت مشروح معرفی کنیم و از مخاطب بخواهیم که با پر کردن فرم محصول را سفارش دهد یا با ما تماس بگیرد. به این ترتیب اگر مخاطب فرم را هم پر نکند، مطمئن هستیم که پیام ما را دریافت کرده است. تبلیغات آنلاین

ج- تبلیغات خود را هدفگیری کنید.

 منظور از تبلیغات هدفگیری شده، پیام رسانی به مخاطبانی است که دارای علائق  مشترک شغلی، تخصصی، هنری، ورزشی و امثال آن هستند. در تبلیغات از طریق بنر این گروهها را می توان با دسته بندی سایتهای نمایش دهنده آگهی از یکدیگر تفکیک کرد، بطوریکه هر آگهی برای گروه خاصی از مخاطبان پخش شود. نا گفته پیداست که به این ترتیب هزینه ها کاهش و بازدهی تبلیغات به میزان درخور توجهی افزایش می یابد. تبلیغات هدفگیر

د- تبلیغات خود را با گروههای کوچک محک بزنید.

یک وجه امتیاز یا زیبایی تبلیغات اینترنتی این است که با هزینه ناچیزی می توانید آگهی های خود را با گروه کوچکی از مخاطبان بیازمائید. همچنین می توانید بنرهایی با شکلها، رنگها، متنها و اندازه های مختلف تهیه و اثر بخشی آنها را با هم مقایسه کنید. با کمی دقت و حوصله می توانید پیشنهاد های فروش را بگونه‌ای تنظیم نمائید که با خصوصیات وعلائق گروهی مخاطبان سازگارتر شده و بیشترین نتیجه را به بار آورد.

 در ایران متوسط هزینه نمایش 1000 بنر در حدود 1200 تومان است، که رقم بسیار کمی است و امکان هر نوع آزمایشی را فراهم می کند. این آزمایشها اطلاعات فراوانی به آگهی دهنده می دهد که ارزش آن دهها و گاه صدها برابر هزینه های مربوطه است. حتی می توانید هزینه و اثر بخشی تبلیغات بنر را، برای کالا یا خدمات مورد نظر، با سایر انواع تبلیغات سنتی و اینترنتی مقایسه کنید. در این صورت ملاحظه خواهید کرد که تبلیغات بنر در مورد بسیاری از محصولات ارزانتر تمام می ‌شود و نتیجه بهتری دارد. درآمد اینترنتی

ه- بخشی از استراتژی کلی تبلیغات خود را به بنر اختصاص دهید.

تبلیغات معمولا وقتی بیشترین نتیجه رابه بار می آورد که از رسانه ها و روشهای مختلف برای رساندن پیام به مخاطب استفاده کنیم. سازمانها و شرکتهای بزرگ و با سابقه  این مطلب را می دانند و می کوشند پیامهای خود را با رسانه های مختلف به مخاطبان برسانند. این شرکتها معمولا" از رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات، تبلیغات محیطی‌ ( پوستر، بیلبورد، اتوبوس،...) بخوبی استفاده می کنند و در سالهای اخیر روشهای مختلف تبلیغات آنلاین را هم به این مجموعه افزوده اند.

اگر بودجه شما کفاف تبلیغ در رسانه های گرانقیمت را نمی دهد، از سایر انواع تبلیغات آنلاین استفاده کنید. درج آگهی در خبرنامه های آنلاین و ارسال ای میلهای تبلیغاتی از نمونه هائی است که درکنار تبلیغات بنر می تواند به شما کمک کند. بنرهای تبلیغاتی

و- درطراحی بنر از گرافیک، انیمیشن، و سایر جلوه های بصری بهره بگیرید.

ترکیب بندی، رنگ، نور، حرکت، حروف و خطوط زیبا اثر محسوسی بر جلب توجه بینندگان و موفقیت بنرهای شما دارد. نثر زیبا و روان ( که پیشتر به آن اشاره شد) نیز در ترکیب با این عوامل اثرگذارتر میشود. این مجموعه ممکن است مدتها در ذهن بیننده بماند و به اهداف آگهی دهنده کمک کند.

برای طراحی بنر ها از افراد متخصص و با تجربه استفاده کنید. هزینه طراحی بنر رقم درخور توجهی نیست اما اثر مهمی بر تبلیغات شما دارد. تبلیغات محیطی

مدیریت و تصمیم گیری :

تعاریف بسیار زیادی از مدیریت ارایه شده است، یکی از جامع‌ترین این تعاریف در ذیل آمده است. مدیریت عبارت است از علم و هنر برنامه‌ریزی (پیش‌بینی)، سازماندهی (تقسیم کار و تفکیک وظایف)، هدایت و رهبری (راهنمایی کردن زیردستان و توانایی نفوذ کردن در دل ایشان)، نظارت و کنترل (ناظر بودن بر اعمال ایشان و اصلاح اشتباهاتشان)و نهایتا ایجاد هماهنگی (برقراری نگرش سیستمی بین کارکنان)برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده است. البته تمام مباحث فوق روی منابع سازمانی صورت می‌گیرد که مهم‌ترین و ارزنده‌ترین دارایی هر سازمان منابع انسانی (کارکنان)هستند و سپس منابع دیگر نظیر دارایی‌های فیزیکی، مادی و حتی اطلاعات قرار می‌گیرند.

تمام مطالب فوق صحیح است اما اگر بخواهیم خیلی ساده مدیریت را تعریف کنیم باید بگوییم «مدیریت یعنی تصمیم‌گیری«

وظایف نیروها عبارت است از تصمیم‌سازی (با ارایهء پیشنهادات)و اجرای تصمیم پس از اتخاذ از سوی مدیریت، وظایف مدیران عبارت است از تصمیم‌گیری و نظارت بر اجرای تصمیمات.

سرجیوزیمن معاون سابق بازاریابی کوکاکولا و نویسندهء کتاب ارزشمند پایان عصر بازاریابی سنتی پنج سطح برای تصمیم‌گیری قایل است.

سطوح تصمیم‌گیری:

۱)سطح یک: تصمیم من (مدیر ارشد)بدون کمک شما (منظور کارکنان است(

این سطح مربوط به امور سیاستگذاری است.

۲)سطح دو: تصمیم من با کمک شما.

مسوولیت تصمیم‌گیری با مدیر است اما از نظرات و پیشنهادات کارکنان مطلع می‌شود.

۳)سطح سه: تصمیم ما.

سرجیو زیمن می‌گوید من از این سطح متنفرم. چون مسوول تصمیم‌گیری مشخص نیست. حتی در قوی‌ترین مردم‌سالاری‌ها یک نفر باید رهبری را بر عهده بگیرد.

۴)سطح چهار: تصمیم شما با کمک من.

از سخت‌ترین تصمیم‌های مدیران است. چون باید قدرت خود را فراموش کنند و اجازه دهند فرد دیگری تصمیم بگیرد.

۵)سطح پنج: تصمیم شما بدون کمک من.

یعنی اعتماد مدیر به توانایی‌ها. دانش و بصیرت نیرو به حدی می‌رسد که مسوولیت را به صورت کامل تفویض می‌کند.

سرجیوزیمن می‌گوید: اساسا سطح پنج به مخاطب می‌گوید: «گوش کن، دلیل این که شما این‌جا هستید، دلیل این که من شما را استخدام کرده‌ام، دلیل این که به شما اجازه داده‌ایم که تحت لوای علایم تجاری این شرکت کار کنید، این است که شما را باور داریم. بروید و کارتان را انجام دهید.»

ایشان می‌گوید در تمام موارد فوق تصمیم‌‌گیرنده باید مشخص باشد تا در مقابل تصمیم خویش مسوولیت داشته باشد. مدیران ما هم باید بدانند که یکی از نقش‌های ارزندهء ایشان اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع و بر مبنای اخذ اطلاعات از زیر دستان است و همچنین تفویض اختیار برای تصمیم‌گیری کارکنان در جای خود شایسته و لازم است.