شهر پارسی

بازاریابی بانکی و بازرگانی ، تاریخ ایران

شهر پارسی

بازاریابی بانکی و بازرگانی ، تاریخ ایران

نقش شخصیت در ارتقای فردی و سازمانی

 

تفاوتهای فردی، اساس چالشهای مدیریتی و ارتباط به شمار می آید، چرا که هرگز دو انسان به هم شبیه نیستند. در سازمانها یکی از چالشهای مدیران، کار با افرادی است که تنوع گسترده ای از خصایص شخصی را نشان می دهند.
دراین سمینار که دکتر سیدمحسن فاطمی استادایرانی دانشگاه بریتیش کلمبیا سمت سخنران را به عهده داشت، ضمن ارائه دیدگاههای عمومی درمورد شخصیت و ابعاد روانشناختی، به تحلیل زمینه‌های کاربردی این دیدگاهها در حوزه مدیریت پرداخت. عناوین مطرح شده در این سمینار که طی دو جلسه و در محل سازمان مدیریت صنعتی برگزار شد به این شرح است:
_ تعریف شخصیت
_ نظریه خصایص
_ نظریه روانپویشی
_ نظریه انسانگرا
_ نظریه ائتلافی
_ کاربردهای شخصیت شناسی در حوزه مدیریت و در راستای تعالی سازمانی.
باتوجه به محدودیت فضای بخش گزارشهای داخلی، سعی شده است در این گزارش ضمن تعریف شخصیت و نظریه های مربوط به آن، ابعاد کاربردی آن نیز موردتاکید بیشتر قرار گیرد.

در تعریف شخصیت باید گفت که الگوی منحصر به فرد و نسبتا ثابتی از افکار، احساسات و اعمال است. برای شخصیت تئوریهایی وجود دارد که ازجمله این تئوریها عبارتند از:
1 – تئوری خصایص: عبارت از درک رفتار توسط تجزیه آن به خصیصه ها و ویژگیهای قابل مشاهده و مقایسه است. خصایصی مثل درون گرا یا برون گرابودن از جمله این موارد است. از نقصهای این تئوری این است که درمورد چگونگی ایجاد این خصیصه ها توضیحی ندارد و در ضمن نمی تواند توجیه کند که چرا در یک فرهنگ یک ویژگی بارز و شایع است؟
2 – نظریه روانپویشی: تاکید آن بر نیروهای ناخودآگاه شخصیت است. از دیدگاه این نظریه شخصیت ما توسط عوامل ناهوشیار کنترل می شود. شخصیت از سه بخش برخوردار است:
1 – بخش نهاد (توسط سوق دهنده های بیولوژیک کنترل می شود)
2 – بخش من
3 – بخش فرامن (براساس وجدان عمل می کند)
بخش «من» نقش میانجی بین دوتای دیگر یعنی نهاد و فرامن را برعهده دارد.
3 – تئوری انسان گرا: برروی رشد و ارتقاء فردی تاکید کرده و براساس آن هر شخصی دارای قابلیتهای منحصر به فرد است که در صورت کشف و بروز آنها می تواند به حد بالایی از خودشکوفایی برسد.
4 – تئوری انضمامی (ائتلافی): امتزاج همه موارد مطرح شده در بالا را به دنبال دارد. توصیف کننده شخصیت به عنوان مجموعه ای از فرایندهای روانشناختی است. ازجمله این فرایندها فرایندشناختی، فرایند هیجانی، فرایندهای مربوط به گرایش‌ها و ارتباط آنها با زمینه های فردی و نیز فرایندهای مربوط به نگرش فردی است.
احساس کارآمدبودن ازجمله ویژگیهای فردی است که باعث ارتقاء و تعالی یک سازمان می شود. یعنی تاچه اندازه فرد حس کارآمدی دارد، کارآمد است و این حس درونی او را به تعالی و ترقی رهنمون می شود. احساس کارآمدی از دو جنبه مطرح است. یکی احساس کارآمدی فرد نسبت به وظیفه خاصی که به او محود شده است و دیگری احساس کارآمدی از لحاظ کلی است و اینکه فرد چقدر خود را توانمند حس می‌کند. ازجمله منابع تقویت کننده احساس کارآمدی در فرد تجربیات پیشین و موفقیتهای قبلی است. دومین مسئله مدلهای رفتاری است. مشاهده موفقیت دیگران و برقراری ارتباط با آدمهای موفق می تواند منجر به افزایش کارآمدی شود. مورد دیگر هم اقناع و متقاعدسازی است. سوال اساسی آن است که برای متقاعدکردن چه تکنیک‌هایی وجود دارد؟ پس از آن هم به دنباله محبت کارآمدی و نقش آن در تعالی یک سازمان پرداخته شد.

ادامه مطلب ...